وبلاگ طرفداران گروه اونسنس



I'm so tired of being here

من از اینجا بودن خیلی خستم

Suppressed by all my childish fears

توسط ترس های بچه گانه ام سرکوب شدم

And if you have to leave

و اگه تو میخوای بری

I wish that you would just leave

آرزو میکنم که فقط بری

'Cause your presence still lingers here

چون حضور تو  هنوز اینجا مونده

And it won't leave me alone

و منو تنها نمیذاره

These wounds won't seem to heal, this pain is just too real

این زخمها به نظر نمیرسه که خوب بشن، این درد خیلی واقعیه

There's just too much that time cannot erase

اینقدر هست که زمان نمیتونه پاک کنه

When you cried, I'd wipe away all of your tears

وقتی که تو گریه میکردی، من  همه ی اشکهاتو پاک میکردم

When you'd scream, I'd fight away all of your fears

وقتی که تو جیغ میزدی، من با تمام ترس هات میجنگیدم

And I held your hand through all of these years

و من در طول تمام این سال ها دستتو گرفته بودم

But you still have all of me

اما تو هنوز، تمام من رو داری 

You used to captivate me by your resonating light

تو من رو با نور طنین اندازت فریب میدادی

Now, I'm bound by the life you left behind

 

و  من الان با زندگی که تو جا گذاشتی  احاطه شدم

Your face it haunts my once pleasant dreams

صورت تو رویاهای  دیپذیر من رو شکار میکنه

 

Your voice it chased away all the sanity in me

صدای تو تمام عقل و هوش من رو تعقیب میکنه

I've tried so hard to tell myself that you're gone

 

من خیلی تلاش کردم که به خودم بگم و بفهمونم که تو رفتی

But though you're still with me, I've been alone all along
 

اما با این که تو هنوز با منی، من در تمام این راه تنها بودم.

 

 


آخرین جستجو ها